امروز سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ ۱۴:۵۹

گفتگو با شاعری که تا 62 سالگی شعرهایش را پاره می کرد!!؛ لهیا واسع حق دوست شاعر و نقاش اکباتانی

گفتگو با شاعری که تا 62 سالگی شعرهایش را پاره می کرد!!؛ لهیا واسع حق دوست شاعر و نقاش اکباتانی

 

 

 

 

در ابتدای گفتگو مخاطبان را با خود و نحوه شروع فعالیت هایتان آشنا بفرمائید...
بله، بنده لهیا واسع حق دوست متولد یازدهم دی ماه سال 1319 در شهر رشت هستم. پدرم کارمند وزارت دارایی بود و تا سن 13 سالگی ساکن رودبار بودیم.
 به خاطر می آورم که از 13 سالگی شعر می گفتم و اتفاقاً بسیار هم مورد تشویق معلمان قرار می گرفتم، اما به دلیل داشتن خانواده پدری غنی از فرهنگ و همچنین به دلیل اینکه خودم احساس می کردم که جایگاهی نخواهم داشت، اکثر شعرهایم را پاره میکردم. تا سن 62 سالگی به این روند ادامه دادم تا اولین جرقه های نگه داری اشعارم اتفاق افتاد. آن زمان آقای صالح علاء برنامه ای داشتند و بنده هم با برنامه ایشان تماس گرفتم و شعرهایم را برایشان خواندم. در انتها گفتم که شعرهایم را از بین می برم. آقای صالح علاء حسابی متعجب شدند و از من خواستند که در انتهای برنامه مجدداً تماس بگیرم و پس از آن به من روحیه دادند و بهم توصیه کردند که این کار را انجام نکنم و به سرودن ادامه بدهم.
این اتفاق باعث شد تا دیگر اشعارم را  از بین نبرم و به سرودن ادامه بدهم که ماحصل این اتفاق از آن زمان تا به امروز 5 کتاب شعر می باشد.

لهیا واسع حق دوست  7

از چه زمانی شروع به کشیدن نقاشی کردید؟ 
از سال 1391 به علت علاقه ی شدیدی که به نقاشی داشتم یک ترم کلاس تحت نظر خانم بابازاده در خانه فرهنگ آیه کار کردم که پس از آن به دلیل بیماری امکان ادامه دادن کلاس برایم مقدور نبود.  پس از مدتی نزد آقای حسین زاده رفتم و 2 ترم در کنار استاد یوسفی بودم. اما از سال پیش تاکنون خودم کار می کنم. تابلوهایم 2 دسته هستند. تابلوهای برجسته که تماماً کار خودم می باشند و آنهایی که برجستگی ندارند و زیر نظر اساتید کار شده اند.

لهیا واسع حق دوست  10

مجموعه کارهایتان چه تعداد است؟ و آیا طرح نقاشی ها نیز از خودتان می باشد؟
تا امروز 42 تابلو کار کرده ام که البته اکثرشان ذهنی و بدون هیچ الگویی کشیده شده است و البته کارهایم هیچگونه ارزشی پیش نقاشی های نقاشان بزرگ و صاحب اثر ندارد، اما برای تک تکشان ارزش قائل هستم و دوستشان دارم.
اخیرا نیز کتاب داستان زندگی خودم را در دست دارم اما به دلایل پاره ای از اتفاقات ناگوار مقداری نوشتن آن زمان می برد.

لهیا واسع حق دوست  8 


لهیا واسع حق دوست  6
لهیا واسع حق دوست  5
لهیا واسع حق دوست  4
لهیا واسع حق دوست  3
لهیا واسع حق دوست  1

احساسی که امروز و پس از این اتفاقات دارید چیست؟
اکنون احساس می کنم کودکی هستم هفت ساله و تشنه یادگیری.
بنده عاشق موسیقی سنتی هستم و به کنسرت های آقای همایون شجریان و سالار عقیلی نیز می روم و برای تمام هنرمندان در عرصه موسیقی و فرهنگ احترام ویژه ای قائلم و برایشان در این عرصه آرزوی موفقیت وسلامتی می کنم.

لهیا واسع حق دوست  9

سبک شعرهای شما چیست و کدام شاعر الهام بخش شما بوده و هست؟
به دلیل علاقه ی شدیدی که به غزلیات دارم، اکثر سروده هایم نیز غزل است. اما تاحدودی هم شعر نو گفته ام و در کتاب چهارم هست و همینطور درکتاب  پنجم موجوده.
بیشتر شعرهام در قالب شعر اجتماعی هستند. من خانم پروین اعتصامی را خیلی دوست دارم و همینطور استاد معلم و برایشان احترام ویژه ای قائل هستم.

سوابق تحصیلی و شغلی شما چیست؟
من سیکل دارم و بیست سال نیز معلم دینی و قرآن و بوده ام. ولی به دلیل مخالفت همسرم خودم را بازخرید کردم. البته پس از آن شروع به آموزش قرآن و تفسیر آن کردم.

و در انتها اگر صحبتی با مردم دارید بفرمائید.
بنده به اقصی نقاط دنیا سفر کرده ام اما مجدداً به ایران بازگشتم. من علاقه ی خاصی به این مرز و بوم دارم و همینطور به جوان های عزیزمان و از آنها میخواهم که در تمامی مراحل زندگی دست همدیگر را بگیرند و برای هم دعا کنند.
و اما از مسئولین محترم نیز تنها خواهشی که دارم این است که هوای جوانانمان را داشته باشند و جهت کار، اشتغال و همچنین ازدواجشان به فکر باشند.
تا خدا از همه ما راضی باشد...

 

چرا در کوی تو جایی مرا نیست     

                                                    نه منزلگاه و ماوایی مرا نیست

به فکرم روز و شب اندیشه دارم

                                                   ز تقدیرم  که  آوایی مرا نیست

و با رسم  زمانه  من  بجنگم

                                                  نه در دستم سپر، نایی مرا نیست

بکوبند طبل  بر بام  دو  عالم

                                                 در این خانه که غوغایی مرا نیست

 

                       به خواب و در خیالم هر شب و روز

                       به  هرجا رفته ام  جایی   مرا    نیست

 

 

Please introduce yourself.
My name is Lahya Vasse Haghdoost. I was born on eleven Day
Thirty Thirty-Nine in Rasht. My father was an employee of the ministry of finance; so we stayed in Roodbar until I was Thirteen.

I remember that I wrote poems even at that age. My teachers used to encourage me a lot. But I destroyed all of them. My father’s family was culturally rich and I didn’t hpe to get to a high place in writing poems. I continued this writing and ruining until I was
sixty three. Then I thought of keeping my poems.

Mr. Saleh Ala used to have a program in T.V. then. I got in touch with the program and read some of my poems. He listened enthusiastically. But I added at the end that I had intended to burn all of them. He was really shocked to hear this and asked me to contact again after the program. I did so and he encouraged me to continue to write poems.

This made me not to destroy and continue to compose. The result has been 5 volumes of poems.

When did you start painting?
In
Two thousand and eleven. And that was because of my severe desire to and great pleasure on painting. I worked in Aye Culture House for a month under supervision of Ms. Babazadeh. But I left it because of an unexpected illness.

Some time later, I continued the job with Mr. Hoseinzadeh and then with Mr. Yousefi. And I have been painting by myself for a year now.

My paintings are of two types. Some are of my own and some others I have worked under supervision of my masters.

How many paintings have you had so far? What about the designs?
So far, I’ve had
forty two.paintings most of which are mental and without an outside pattern. Of course, they are almost nothing as compared with great painters’ who own masterpieces. I respect and love all of them one by one.

I have started writing my life story recently. But it will take quite a long time because of some unpleasant events.
What is your style in poetry and who has inspired you?
Since  I love lyrics, most of my poems are also lyrics. I have some modern poems, too which you can find in books four and five.

Most of my poems are in the form of social poems. I like Parvin Etesami and master Moallem very much and respect them highly.

What are your educational and professional background?
I have studied up to grade three in old high school system, used to be called first cycle plus
twenty years of teaching the Quran and religion. But I had to buy myself off because my husband didn’t agree. Then I started teaching cultural issues in private classes.

Finally, tell us if there’s something you want to say to people.
I have traveled everywhere in the world and returned to my dear country again. I have a specific love to this country and its dear young people. I ask them to be united in all stages of their lives and pray for one another.

I have a sole expectation from the responsible men to try to protect our young people in creating jobs, employment and marriage.
God bless all.

۱۱ مهر ۱۳۹۶ ۲۰:۵۶
اختصاصی اکباتان آنلاین |
تعداد بازدید : ۲,۸۳۶
نظر شما چیست؟!
امتیاز را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید